عملیان شهادت شهیدعلی عباسی

ساخت وبلاگ
شلمچه:

 

عملیات بیت المقدس هفت در پاسخ به یکه تازی ها و تعدی های دد منشانه ارتش بعث عراق در نخستین ساعات بامداد 23 خرداد 67 با رمز مبارک «یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام» و با هدف انهدام مواضع دشمن در منطقه شلمچه آغاز شد، این عملیات در حالی انجام شد که دشمن بعثی چند ساعت قبل از عملیات مواضع رزمندگان اسلام را بشدت زیر آتش سنگین خود گرفته بود.

درست 19 روز از عملیات تک شلمچه توسط دشمن گذشته بود که دستور دادند عملیات بیت المقدس 7 در منطقه شلمچه انجام شود، هوا بسیار گرم بود و برای آمادگی بچه‌ها چند روز قبل از عملیات، تمرین‌های زیادی انجام شد. رزمندگان نحوه سوار شدن و پیاده شدن به P.M.P ( خودروی زرهی ) را تمرین می‌کردند و راهپیمایی‌های طولانی در آن هوای گرم خردادماه خوزستان را در اردوگاه 35 کیلومتری اهواز انجام دادند، تا اینکه در روز 23 خرداد عملیات شروع شد. 

پس از سقوط شهراستراتژیک فاو ، نیروهای عراقی با روحیه بالا در چند جبهه دست به حمله زدند، از جمله جزایر مجنون را با استفاده گسترده از تسلیحات شیمیایی بازپس گرفته و در شلمچه خطوط جبهه را به قبل از عملیات کربلای 5 بازگرداندند. عملیات بیت المقدس 7 با هدف در هم شکستن این روحیه تهاجمی انجام گرفت و طی آن چندین افسر عالی رتبه ارتش عراق به هلاکت رسیدند و نیروهای ایرانی توانستند تا خطوط بعد از عملیات کربلای 5 پیشروی کنند، اما چون گستردگی نفوذ رزمندگان به حدی زیاد بود که برای تثبیت مواضع خود آمادگی نداشتند و احتمال به کارگیری مجدد سلاح های شیمیایی از سوی عراق زیاد بود ، به مواضع خود بازگشتند.

این عملیات رزمندگان اسلامی درست پس‌ از تقویت‌ دوباره‌ ارتش‌ عراق‌ توسط‌ حامیان‌ غربی‌ صدام‌ و هزینه‌هایی‌ که‌ کشورهای‌ عربی‌ خلیج‌ فارس، صرف‌ حمایت‌ از رژیم‌ عراق‌ در رویارویی‌ با ایران‌ می‌کردند، قوای‌ مسلح‌ این‌ کشور دست‌ به‌ تهاجماتی‌ قابل‌ توجه‌ در محورهای‌ جنوبی‌ جنگ‌ زدند در فصل گرمای بالای 50 درجه صورت گرفت.

این در حالی‌ بود که‌ ایران‌ آماده‌ می‌شد تا قطعنامه‌598 سازمان‌ ملل‌ را به‌ عنوان‌ معاهده‌ای‌ برای‌ پایان‌ جنگ‌92 ماهه‌ تحمیلی‌ بپذیرد، نیروهای‌ دشمن‌ با پیشروی‌ در خطوط‌ ایران‌ و حتی‌ اشغال‌ برخی‌ مناطق، وضعیت‌ فوق‌العاده‌ای‌ را به‌ وجود آوردند.

در این زمان، بسیج‌ عمومی‌ مردم‌ برای‌ تهاجمات‌ مجدد ارتش‌ صدام‌ در حد بالایی‌ بود و می‌بایست‌ امتیازاتی‌ را که‌ رژیم‌ عراق‌ قصد داشت‌ با قبول‌ حالت‌ نه‌ صلح، نه‌ جنگ‌ از ایران‌ بگیرد، پس‌ گرفته‌ می‌شد.

بنابراین‌ سیاست‌ و تاکتیک، عملیات‌ «بیت‌المقدس‌7»- که‌ یک‌ عملیات‌ ویژه‌ در نوع‌ خود بود- به‌ منظور پس‌ زدن‌ دشمن‌ از این‌ سوی‌ خطوط‌ بین‌المللی‌ در منطقه‌ عمومی‌ «شلمچه» خرمشهر انجام شد.

رزمندگان‌ اسلام‌ در قالب‌ چندین‌ گردان‌ بسیجی‌ با فرماندهی‌ نیروی‌ زمینی‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی، توانستند شماری‌ از یگان‌های‌ ویژه‌ و آماده‌ دشمن‌ را متلاشی‌ نمایند و علاوه‌ برکشته‌ و زخمی‌ و اسیر نمودن‌ 20400 تن‌ از نیروهای‌ دشمن، یک‌ فروند هواپیما را ساقط‌ و60 دستگاه‌ تانک‌ و نفربر زرهی،40 قبضه‌ توپ،200 دستگاه‌ خودروی‌ نظامی‌ و چندین‌ زاغه‌ مهمات‌ دشمن‌ را منهدم‌ سازند و شمار بالایی‌ از تجهیزات‌ و ادوات‌ نظامی، چند قبضه‌ توپ‌ و تعدادی‌ زاغه‌ بزرگ‌ مهمات‌ دشمن‌ را به‌ غنیمت‌ خود درآورند.

 

** تشنگی،گرما،گلوی زخمی، قطعی آب، محاصره،اسارت و شهادت 

در عملیات بیت المقدس ۷ بود که تازه فهمیدیم تشنگی و گرما و گلوی زخمی و طفل تشنه و سپاه محاصره شده و قطعی آب و سم ستوران و اسارت عزیزان یعنی چه؛ البته باز هم نه کامل مانند صحرای کربلا و عطش اهل بیت و یاران حسین (ع).

فهمیدیم تا تشنگی نکشیده باشی و زخم نخورده باشی و داغ عزیز ندیده باشی و برادر به مسلخ عشق نفرستاده باشی و چکاچک شمشیر دشمن را در گرمای تابستان ندیده باشی؛ حرف از «عاشورا و کربلا» زدن فقط یک حرف است،حرفی که حداقل احساس را به همراه خواهد داشت.

حدود ساعت ۱۰ صبح بود که دیگر تمامی آب همراه بچه ها تمام شد و هُرم گرمای بیابان صورت بچه ها را می سوزاند و جگر تشنه شان را به آتش می کشید و افزایش تشنگی در دمای بالای ۵۵ درجه در کنار آتش انفجارهای سنگین گلوله های خمپاره و توپ و

 

انواع سلاح با کالیبرهای متفاوت به شکل تصاعدی بر جان خسته رزمندگان اثر می گذاشت. تازه این برای بچه هایی بود که سالم بودند و فقط عطش، امانشان را بریده بود .

در آن عملیات، بعنوان امدادگر وقتی به بعضی از بچه ها که مجروح شده بودند جهت پانسمان و سرکشی سر می زدم ، می دیدم بیش از درد و رنج زخمشان از تشنگی می نالیدند و چه شهدایی که در آن شرایط فقط دراثر تشنگی با اقتدا به مولای لب تشنه صحرای کربلا در صحرای شلمچه به شهادت رسیدند.

علت نرسیدن آب به رزمندگان، تا حدود ساعت ۱۱ صبح ، آتش سنگین عراقی ها و محاصره از سه جهت و بسته شدن خط عقبه تدارکات لشکر از طریق آتش

 

شدید دشمن بود، که هر تویوتایی می آمد اکثراً مورد اصابت گلوله قرار می گرفت و خودروهای تدارکات بیشتر مورد اصابت قرار گرفته بودند و هر از گاهی فقط یک وانت همراه با آب نوشیدنی می آمد که با توجه به تعداد نیروها و تشنگی و گرمای شدید تقریباً می شود گفت به جایی نمی رسید.

وقتی دستورعقب نشینی ( تاکتیکی ) را دادند از کنار یک خاکریز عبور می کردم که دیدم ، یکی از بچه ها آنقدر زخمی شده که دست و پایش قطع شده بود و علیرغم پانسمانی که به تن داشت و اما به دلیل درگیری شدید و نبود آمبولانس، درکنار خاکریز روی خاک رها شده و شاید وضعیت اسفبار او باعث شده بود که دیگران از کنار او به خیال اینکه به شهادت رسیده است گذر می کردند ، البته من وقتی کنار او رسیدم دیدم که او هنوز زنده است و دارد طلب آب می کند ، که البته هیچ آبی به همراه نداشتیم که لااقل لب خشکیده این رزمنده عزیز در حال شهادت را بتوانیم تر نمائیم و حتماً او نیز همچون مولایش باید با لب تشنه به دیدار حق می شتافت.

در صبح این عملیات اسرای عراقی طلب آب از رزمندگان می کردند و رزمندگان نیز با خوشرویی قمقمه های آب خود را به اسرای جنگی می دادند و لب تشنه آنان را سیراب می کردند اما در اواسط روز این رزمندگان بودند که با تشنگی دست و پنجه نرم کردند.

حتما تاریخ گواهی خواهد داد که چطور جوانان عزیز ایرانی در این روز با لبان تشنه و با ذکر یا حسین و یا زهرا به دیدار معشوق شتافتند ، روح شهید روستای مدروان شهید علی عباسی که دراین عملیات به خیل یاران عباعبدالله شتافت گرامی باد

یاد همه این عزیزان و شهدا را گرامی میداریم.

شهیدعلی عباسی...
ما را در سایت شهیدعلی عباسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6yaghobabasic بازدید : 172 تاريخ : شنبه 8 تير 1398 ساعت: 6:50